تحولات منطقه

نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران دیدار فائزه هاشمی با اعضای فرقه بهائیت را یک اشتباه خواند و تاکید کرد که فرقه بهائیت غیرعقلانی است و حتی افراد متساهل هم از این فرقه متنفرند.

بازخوانی شکل‌گیری فرقه ضاله بهائیت
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از  خبرگزاری تسنیم،خسرو معتضد پژوهشگر و نویسنده تاریخ ایران به بررسی پیدایش فرقه ضاله بهائیت در بستر تاریخ معاصر ایران پرداخت.

وی در ابتدای گفت‌وگوی خود با اشاره به اینکه دیدار فائزه هاشمی با یکی از سرکردگان فرقه ضاله بهائیت  یک اشتباه بوده است، گفت: همان‌طور که هاشمی‌رفسنجانی دیدار دخترش را یک کار اشتباه دانسته و تاکید کرده که باید عذرخواهی کند، نظر بنده هم این است که کار او اشتباه بوده و باید عذرخواهی کند.

*موسس فرقه بهائیت و ماجرای اعتقادات انحرافی این فرقه

معتضد به تاریخ  شکل‌گیری بهائیت اشاره و خاطرنشان کرد: موسس فرقه بهائیت شخصی به نام علی محمد باب است که در زمان قاجار ادعای معجزه داشت. یکی از کارهای او نگه‌ داشتن سرش در معرض آفتاب سوزان عراق عرب به عنوان ریاضت بوده است.

وی افزود: در یکی از کتاب‌های مربوط به این فرقه نوشته شده که تمام عقد و ازدواج‌ها باطل است و باید مکه را رها کرد و خانه وی(علی محمد باب) را به عنوان خانه کعبه انتخاب کرد؛ این مباحث برای مردم ایران غیرقابل قبول است.

*در فضای غم‌آلود بعد از جنگ با شوروی‌ها، برخی جذب تبلیغات بهائیت شدند

وی با اشاره به شکست ارتش ایران از ارتش شوروی در زمان قاجار و به دنبال آن جدا شدن تمام نواحی قفقاز از ایران، یادآور شد: در آن مقطع مردم ایران دچار افسردگی شدیدی شده بودند، در چنین شرایطی که فضای غم‌آلودی بر کشور حاکم بود، برخی از مردم جذب تبلیغات بهائیت شدند.

وی اضافه کرد: در این شرایط منوچهرخان گرجی(معتمدالدوله) که فرمانروای وادی اصفهان بود از علی محمد باب حمایت کرد و با برپایی فتنه در «نی‌ریز» و داراب طرفدار برای این فرقه جذب کرد.

معتضد اقدام ابتدایی امیرکبیر در زمان ناصرالدین شاه در مواجهه با فرقه بهائیت را تحسین و خاطرنشان کرد: امیرکیبر با هوش و ذکاوتی که داشت به این نتیجه رسید که نباید باب را بزرگ کرد، از این رو دستور داد که با علی محمد باب کاری نداشته باشند و او را به قلعه‌ای در آذربایجان منتقل کنند.

وی درباره گستردگی اخبار این فرقه در آن زمان توضیح داد: در این دوره فتنه‌های علی محمد باب از طریق مکاتبه همچنان ادامه داشت و طرفداران او در زنجان و شهرهای دیگر شورش به راه انداختند که طرفداران «باب» بسیاری از ماموران دولتی را دستگیر کرده و دست و پای آنها را با تبر قطع کردند. امیرکبیر به ارتش دستور داد تا شورشیان را سرکوب کنند و بدین ترتیب در زنجان کشتار بزرگی صورت گرفت که باعث داغ شدن موضوعات مربوط به این فرقه شد.

*فتنه‌‌ای که بهائیان ایجاد کردند

وی با اشاره به محاکمه و اعدام باب به دلیل ایجاد فتنه در آن دوره، یادآور شد: اعدام در آن زمان به صورت  دار زدن نبود، بلکه فرد مجرم را با طناب آویزان و به او تیراندازی می‌کردند. در کتب تاریخی نوشته شده که «در جریان تیراندازی به سمت علی محمد باب یکی از تیر‌ها به طناب وی اصابت کرده و باب بر روی زمین افتاد که اگر باب می‌گفت این هم معجزه است، قطعا آن مردم ساده باور کرده و از تیراندازی به او خودداری می‌کردند».

معتضد افزود: باب بلافاصله بعد از این حادثه گریخت و خود را مخفی کرد که این بار توسط تیپ بهادر(گروهی از روس‌های مسلمان بودند که در زمان جنگ‌های فتحعلی شاه با شوروی به قوای ایرانی پیوستند) کشته شد.

این پژوهشگر تاریخ معاصر درباره تحرکات فرقه بابیت بعد از علی محمد باب متذکر شد: علی محمد باب دو خواهرزاده به نام‌های حسینعلی بهاالله و یحیی(صبح ازل) داشت که از خویشاوندان میرزا آقاخان نوری(اعتمادالدوله نصرالله‌ خان) صدر اعظم ناصرالدین شاه و جانشین امیرکبیر بود که باب‌ها در پناه میرزا آقاخان در امان بودند.

*اروپایی‌ها چهره بهائیت را آزادی‌خواه ترسیم کردند/ نباید این فرقه را بزرگ کرد

وی درباره ترور ناصرالدین شاه توسط این فرقه گفت: بعدها چند تن از تبعه شرور فرقه بهائیت هنگامی که ناصرالدین شاه برای گردش به کاخ نیاوران رفته بود به سمت شاه تیراندازی کرده و در جریان این ترور شاه  مجروح شد. این افراد و عده‌‌ای دیگر از بهائیان معروف تهران که علیه شاه توطئه کرده بودند را با روش‌های فجیعی اعدام کردند و خبرهای این اقدام در خارج از کشور منتشر شد، حتی پس از آن خارجی‌ها با دوربین‌های خود از مراسم‌های بهائیان تصویر‌برداری کرده و آن را به خارج منتقل ساختند.

این نویسنده تاریخ معاصر تصریح کرد: به مرور زمان چهره اعضای این فرقه در انظار مردم جهان مانند انسان‌های با شهامت و آزادی‌خواه ترسیم شد، بدین ترتیب آنها تلاش کردند که خود را فرقه‌ای بزرگ و با اهمیت ترسیم کنند. براساس این سابقه معتقدم که نباید آنها را بزرگ کرد.

خسرو معتضد درباره عاقبت بهائیت پس از ترور ناصرالدین شاه، گفت: بعد از این وقایع حسینعلی بهاالله و صبحی ازل از ایران  به عثمانی تبعید و در آنجا از طرف انگلستان حمایت شدند. ناصرالدین شاه مخالفان و منتقدان حکومت خود را با نام بابی کشت.

** جایگاه ویژه بهائیان در دوره پهلوی

معتضد به نفوذ بهایی‌ها در دربار محمدرضا شاه هم اشاره کرد و یادآور شد: در دوره پهلوی تمام کسانی که با بهائیت همکاری کردند ثروتمند و نسبت به ایران بسیار بی‌رحم بودند، برای نمونه این افراد صاحب چندین  شرکت و واردکننده بسیاری از کالاها به ایران بودند و به کشور ما به عنوان یک مصرف‌کننده بزرگ نگاه می‌کردند. اینها همیشه به اقتصاد ایران آسیب زدند و مناصب بالای حکومتی را به خصوص در زمان پهلو‌ی‌ها در اختیار داشتند.

وی در پایان درباره تهدید امنیت ایران از سوی این فرقه در زمان حاضر گفت: هیچ خطری از جانب بهائیت جمهوری اسلامی ایران را تهدید نمی‌کند. باید نسبت به افراد این فرقه بی‌اعتنا بود، زیرا هر چه تبلیغ می‌کنند مردم بیشتر از اینها متنفر می‌شوند و این به دلیل عقاید غیرعقلانی بهائیت است، حتی بسیاری از آدم‌های متساهل مانند فریدون آدمیت از بهائیت متنفر بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.